شعر طنز مادر زن
سلام چه خبر -وبی متفاوت ومتنوع و بروز
تاریخ : 1 / 12 / 1390برچسب:شعر طنز مادر زن,
نویسنده : سروش

سلام چه خبر

این شب جمعه سر چند تا دونه چوب بلال/باز جنگی شد میان ما و سرکار عیال/بین جنجال و کتک کاری و بحث و گفتگو/کردمش تهدید جدی بر هفش ده تا هوو/پاتکی زد با سلاح گریه های بی امان/رفت و با مادر زنم بگذاشت آنرا در میان/روز دیگر اول صبح خروسخون خدا/شد خراب آوار رویم چشم بد دور از شما/مادرش آمد به ظاهر مهربان ، پنداشتی/تاکتیک جنگ را کرده بدل با آشتی/غیظ خود را کرده پنهان ، با وقار و با ادب/جای تعریف از زنم در مدح خود بگشود لب/گفت حتما تو مرا با دیگران سنجیده ای/مهربان تر از من آیا هیچکس را دیده ای/من برایت مهربان تر بوده ام یا مادرت/خاله ات یا عمه ات یا دایه ات یا خواهرت/تو بدی از ما چه دیدی ای نپخته نوجوان/فیل تو دیشب شنیدم رفته تا هندوستان/گفتمش آری به قربان قد و بالات من/مادر تنها عیالم ، خاک زیر پات من/آن قدر خوبی که دیشب پیش خود پنداشتم/کاش ده تا چون تو مادر زن به دنیا داشتم!!!!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
آخرین مطالب