متن شعر بهاری مهران مدیری
سلام چه خبر -وبی متفاوت ومتنوع و بروز
نویسنده : سروش


متن شعر بهاری مهران مدیری
اما متن شعر مهران مدیری كه درسایتهای مختلف انعكاس داشته به شرح زیر است :

امسال بهار ، یك شب بی‌خبر
از پنجره اتاقم آمد كنارم نشست
گفت پسرك ...
من امسال
جشن میخك ، ناز ارغوان ، عطر نیلوفر ندارم
روی من حساب نكن
چشمهایم خیس شد...
بهار گفت:
گریه نكن
گریه مرا می‌پوساند...
مثل یك پسر خوب بگیر بخواب،
یك امشب را كنارت می‌خوابم كه نترسی...
و من خوابیدم...
در رویایم دیدم
كه خدا برایمان دعا می‌خواند.
در جائی دور، ساحلی دیدم كه جزیزه‌ای داشت
از فوران ابرها
و آدم‌هایی كه مویه‌كنان
گسیو‌كَنان
جای خالی پرستوها را زار می‌زنند.
یه صبح آفتابی ، در رویایم بود
با نان تازه ، با صدف، با سنگریزه‌های سفید
و مردانی كه شب تولدشان را
گریه می‌كردند.
بهار بیدارم كرد
گفت: گریه نكن
گریه مرا می‌پوساند
خواب‌های خوب هم هست
و من دوباره خوابیدم...
و زنانی در رویایم
كه اشكهاشان،چونان ستاره ، زمین را می‌شكافت
و شاپركان هفت رنگی كه هرگز ازپیله‌هاشان به جهان نیامدند...
بیدار شدم
تنها، با باران اشك
و بهار،
پوسیده از گریه‌هایم،
بزرگوارانه
بر من می‌خندید هنوز...


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
آخرین مطالب